هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش شراب و عشق می‌پردازد و از مصائب دنیا دوری می‌جوید. شاعر شراب را به عنوان همدمی یگانه و منبع شادی و نشاط توصیف می‌کند و از شنیدن موسیقی و خواندن غزل لذت می‌برد. او همچنین از دوستی با افراد دانا و دوری از نادانان و سفیهان سخن می‌گوید و بر اهمیت انتخاب دوستان خوب تأکید می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم مرتبط با آن، این متن را برای مخاطبان بالای 18 سال مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۷۳۰

گرد مغان گرد و بادهای مغانه
تا به کجا می‌رسد حدیث زمانه؟

هر چه به جز می، بلاشناس و مصیبت
هر چه به جز عشق، باد دان و فسانه

باده ترا چیست؟ شربتیست موافق
جام ترا کیست؟ همدمیست یگانه

نو نشود حال عیش و روز نشاطت
جز به می سالخوردهٔ کهنانه

شانهٔ زلف طرب می است حقیقت
می چو نباشد ، نه زلف باش و نه شانه

چون به سر کوی می‌فروش برآیی
کیسه فرو ریز، کاسه خواه و چغانه

چشم بر وی لطیف‌تر کن و تازه
گوش بر آواز چنگ دار و چغانه

قوت روح از سماع جوی و ز مطرب
قوت روان از غزل پژوه و ترانه

روی به نقلی مکن، چو طفل به خرما
دست به نقلی مکش، چو مرغ به دانه

جام چو گردون به گردش آر، که از وی
باده چو خورشید بر کشید زبانه

گرد معربد مگرد و سفله و نادان
زین سه، که گفتم، کرانه‌گیر، کرانه

گر هوس همدمی کنی و حریفی
مرد بهایی طلب، نه مرد بهانه

بادهٔ ناسخته ده به سخت، که باده
سست کند سخت را کلید خزانه

جام چو گردان شود، به قاعده مطرب
جامه کند مرد را به نیم ترانه

گر چه ز خوبان جهان پرست، نخستین
یک رخ خوب اختیار کن ز میانه

روی دلی در دو قبله راست نیاید
مرد به یک تیر چون زند دو نشانه؟

میوهٔ شیرینت آرزوست که آری؟
پرورشت باید، ای درخت جوانه

سر جهان پیش من بسیست، ولیکن
با تو چه گویم؟ که خواجه نیست به خانه

کام دل اوحدی به باده روا کن
زود، که ناگه روانه‌ایم، روانه
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.