هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از اوحدی مراغهای، شاعر قرن هفتم هجری، بیانگر عشق و شیفتگی شاعر به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، زیباییهای معشوق و تأثیرات عشق او بر خود را توصیف میکند. او از عنبر، مشک، لعل، شکر و دیگر عناصر طبیعی برای توصیف زیباییهای معشوق استفاده میکند و از عشق خود به او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۷۴۱
بر گل از عنبر کمندی بستهای
گرد ماه از مشک بندی بستهای
از لب لعل و دهان تنگ، خوش
شکرش بگشوده، قندی بستهای
از سر زلف پریشان هر نفس
دست و پای مستمندی بستهای
هر دم از بهر شکار خاطری
زین شوخی بر سمندی بستهای
بیدلانی کز تو میجستند کام
چند را کشتی و چندی بستهای
میوهٔ وصلت به ما مشکل رسد
زانکه بر شاخ بلندی بستهای
نیست عیبی گر بسوزانی مرا
که آتشی اندر سپندی بستهای
اوحدی را کی پسندی بعد ازین؟
چون دل اندر ناپسندی بستهای
تا تو بستی بار تبریز، ای پسر
بر دلم کوه سهندی بستهای
گرد ماه از مشک بندی بستهای
از لب لعل و دهان تنگ، خوش
شکرش بگشوده، قندی بستهای
از سر زلف پریشان هر نفس
دست و پای مستمندی بستهای
هر دم از بهر شکار خاطری
زین شوخی بر سمندی بستهای
بیدلانی کز تو میجستند کام
چند را کشتی و چندی بستهای
میوهٔ وصلت به ما مشکل رسد
زانکه بر شاخ بلندی بستهای
نیست عیبی گر بسوزانی مرا
که آتشی اندر سپندی بستهای
اوحدی را کی پسندی بعد ازین؟
چون دل اندر ناپسندی بستهای
تا تو بستی بار تبریز، ای پسر
بر دلم کوه سهندی بستهای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.