هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بی‌مهری و دشمنی معشوق شکایت می‌کند. او اشاره می‌کند که معشوق به جای محبت، با او دشمنی کرده و حتی در ظاهر آشتی و دعا نیز نیت بدی داشته است. شاعر از این رفتار ناراحت است و احساس می‌کند که معشوق به جای نزدیکی، از او دوری می‌کند و حتی در گفتار و رفتارش نیز نیت پنهانی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و روابط پیچیده انسانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دشمنی پنهان و نیت بد نیاز به تجربه و درک بیشتری از روابط انسانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۷۵۰

ای که دیگر بی‌گناه از من عنان پیچیده‌ای
دشمنی کردی روی از دوستان پیچیده‌ای

زور بر ما ناپسند آمد که از روی قیاس
پنجهٔ مسکین و دست ناتوان پیچیده‌ای

گر به سالی یک سخن با ما بگویی از دروغ
راست پنداری درو رمزی نهان پیچیده‌ای

آشکارا دی فرستادی دعایی نزد من
زیر هر حرفیش دشنامی نهان پیچیده‌ای

نامه‌ای دوشم فرستادی به نام آشتی
چون به دیدم، بیست جنگش در میان پیچیده‌ای

التماس بوسه‌ای کردم شبی، رفتی به خشم
وین نهان عمری برآمد تا در آن پیچیده‌ای

زلف و رویت جانب ما گوش می‌دارند و تو
زلف را زین تاب دادی، روی از آن پیچیده‌ای

قصه ها دارم، ولی نتوان نمودن پیش تو
کاوحدی را دم فرو بستی، زبان پیچیده‌ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.