هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و علاقه‌ی خود به معشوق سخن می‌گوید و از بوسه‌های او به عنوان گنجی ارزشمند یاد می‌کند. او از رنج و انتظار خود برای دریافت بوسه‌ای از معشوق می‌گوید و از این که معشوق بوسه‌هایش را به دیگران نیز می‌دهد، اظهار ناراحتی می‌کند. شاعر در نهایت از معشوق درخواست می‌کند که به او نیز توجه کند و بوسه‌ای از لعل شکربار خود به او هدیه دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیم عمیق عاطفی و انتظار برای دریافت محبت، نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۷۵۱

زان شکرین لب گر شبی کردم شکار بوسه‌ای
از من چه رنجی؟ ای پسر، سهلست کار بوسه‌ای

چون بیشمار از لعل خود دادی به هر کس بوسها
یا خود خطا باشد ترا کردن شکار بوسه‌ای

زاب دهانت مست شد دشمن، که خاکش بر دهن
وآنگه من آشفته در رنج و خمار بوسه‌ای

جانا، دل محرور من شد بیقرار از شوق تو
با او به بازی بعد ازین می‌ده قرار بوسه‌ای

روزی که خواهند از لبت عشاق عالم کامها
هر کس تمنایی کند، ما اختیار بوسه‌ای

آمد به لب جان از غمت، جانا، نمیگویی که: ما
تا چند سوزیم این چنین در انتظار بوسه‌ای؟

روزی برای اوحدی یک بوسه بفرست از لبت
وز لعل شکربار خود کم‌گیر بار بوسه‌ای
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.