۳۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۶۲

ای برون از بلندی و پستی
جز تو کس را نمی‌رسد هستی

عقل در وادی محبت تو
ره غلط می‌کند ز سرمستی

تا سر جمله‌ها شود نامت
خویشتن را به جمله بر بستی

حلقه‌ای نیست خالی از ذکرت
گر چه در هیچ حلقه ننشستی

بودن ما جدا نبود از تو
با تو بودیم تا تو بودستی

بر سر چار سوی رغبت خویش
نخریدی دلی، که نشکستی

اوحدی، گر وصال او خواهی
ببر از خویشتن، که پیوستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.