هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عرفانی و فلسفی می‌پردازد. شاعر از مستی و خرابی به عنوان نمادهایی برای رهایی از دنیای مادی سخن می‌گوید. او به خودشناسی و دوری از غفلت اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که به جای وابستگی به دنیا، به دنبال حقیقت و بلندی روح باشد. شاعر همچنین به ناپایداری دنیا و اهمیت پرستش خداوند اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و خرابی ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۷۶۵

میی کو ترا میرهاند ز مستی
حلالت از آن می خرابی و مستی

بت تست نفس تو در کعبهٔ تن
خلیل خدایی، گر این بت شکستی

عروس جهان را وفایی نباشد
به آخر بدانی که: دل در که بستی؟

نبینی به خود غیر ازین صوت و صورت
چه گویم؟ زهی! غافل از خود که هستی

تو آنروز گفتم: به منزل نیایی
که همراه میرفت و خوش می‌نشستی

در این باغ کش میوه زهرست یکسر
چه تریاک بهتر ز کوتاه دستی؟

چو باد ار طلب میکنی سرفرازی
منه دل برین خاک و بگذر، که رستی

خدای تو آن چیز مخصوص باشد
خدا را گر از بهر چیزیی پرستی

بلندی که میجویی آنروز یابی
که چون اوحدی رخ بپیچی ز پستی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.