هوش مصنوعی: این متن از مولانا جلال‌الدین بلخی، شاعر و عارف بزرگ ایرانی، است که به موضوعات فلسفی و عرفانی می‌پردازد. متن به انسان توصیه می‌کند که به جای تقلید کورکورانه از دیگران، به خود و ماهیت وجودی خود بیندیشد. همچنین، از غرور و دلبستگی به مال و منال دنیوی انتقاد می‌کند و بر اهمیت فقر و نیستی در راه رسیدن به خدا تأکید می‌ورزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای افراد زیر 16 سال دشوار و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۷۶۷

بس ازین عمر سرسری که به تقلید زیستی
نظری کن به خویش تا ز کجایی و کیستی!

همه شب گفتگوی تو ده و باغ است و مال و زر
تو نگویی به خویشتن که: گرفتار چیستی؟

نه تو گفته‌ای: خدای را نشناسم به جز یکی؟
ز یکی لاف چون زنی؟ چو غلام دویستی!

برسیدند همرهان تو هر یک به منزلی
پی ایشان کجا روی؟ تو که در خفت و خیستی

تو اگر بیست مرده‌ای بتوان و دل و جگر
چو اجل حمله آورد، نگذارد بایستی

چو پی او روی بنه ز سر این خواجگی که تو
نرسی پیش او مگر به فقیری و نیستی

در توحیدش اوحدی به قفای وجود زد
تو به توحید چون رسی؟ که نه اوحدیستی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.