هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی‌های بهار، شادی و مستی در کنار دوستان، و عشق به طبیعت می‌پردازد. شاعر از احساسات خود در مواجهه با طبیعت و زندگی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق، مستی، و پذیرش سرنوشت اشاره می‌کند. همچنین، او به نقش انسان در جهان و رابطه‌اش با طبیعت و دیگران می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و پذیرش سرنوشت نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۷۸۷

پادشاهست آنکه دارد در چنین خرم بهاری
ساقیی سرمست و جامی، مطربی موزون و یاری

نوش کن جام صبوح و کوش کز شاخ گل‌تر
بلبلی هر دم بنالد، بلکه چون بلبل هزاری

چون به دستم باده دادی شیر گیرم کن به شادی
تا توانم صید کردن، گر به دست افتد شکاری

آمد آن موسم که: هر کس با دلارامی که دارد
باده نوشد در میان باغ و ما نیز از کناری

دست بستان را ز هر دستی نگاری بست گیتی
تا تو بنشینی و بنشانی ز هر دستی نگاری

بر مثال لاله دارم سینه‌ای پر خون، که از وی
نالهٔ زارم برآید چون ببینم لاله زاری

ای که غافل می‌نشینی، سوی صحرا رو، که بینی
کرده با دو ابر پر گل دامن هر کوه و غاری

هر کرا هست اختیاری گو: همی کن چارهٔ خود
چارهٔ ما صبر باشد، چون نداریم اختیاری

عامیان در شغل و جستی، زاهدان در کبر و هستی
عاشقان در عشق و مستی، تا بود هر کس بکاری

من به آب می بشویم نام خود، تا در قیامت
چون شمار خلق باشد، من نباشم در شماری

من چو نرگس برنگیرم ز آب پی چندان که باشد
سوسنی در پای سروی، سبزه‌ای بر جویباری

از گنه‌کاران که داند مجرمی را؟ گو: بخواند
آنکه میداند شکفتن این چنین گلها ز خاری

این غزل می‌خوان و در وی اوحدی را یاد می‌کن
گر بود فصل بهارت در گلستانها گذاری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.