هوش مصنوعی: این متن درباره عشق و رنج‌های آن است. شاعر توصیه می‌کند که برای رسیدن به عشق باید از دشمنان دوری کرد و به دوستان نزدیک شد. همچنین، او تاکید می‌کند که عشق نیازمند صبر، آگاهی و فداکاری است و نباید به دنبال هوس‌های دیگر رفت. شاعر از تجربیات خود در عشق و بازی‌های عشقی سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که عشق واقعی نیازمند فداکاری و درک عمیق است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عشق و فداکاری است که ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و فداکاری نیازمند تجربه و بلوغ فکری است که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۷۹۷

ز برنا پیشگان آموز و رندان رسم سربازی
گرت سودای آن دارد که: عشق آن پسر بازی

جهان بر دشمنان بفروش و عشق دوستان بستان
که مقصود از جهان عشقست و باقی سر بسر بازی

حریف سیم کش باید، که در سیمین بران پیچد
که وصل یار سیمین بر نیابی جز به زر بازی

نخست آگاه کن خود را، چو بازی نرد درد او
که زودت مات گرداند غمش، گر بی‌خبر بازی

نمی‌باید که از ناوک نظر بر هم نهی هرگز
گرت با روی او باشد تمنای نظربازی

دلت خود برد و گر زین پس سرت سودای او دارد
چنان باید که گر جانت بخواهد، بی‌جگر بازی

اگر روزی سرش خواهی، بنه گردن به رنجوری
که گر رنجور او باشی کنی با گل شکربازی

چو داغ مهر او داری، منه بر دیگری خاطر
که با او زشت باشد، گر هوس جای دگر بازی

نخواهی مرد آن بودن که: گردی گرد عشق او
مگر چون اوحدی وقتی که هر چه هست در بازی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.