هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر عشق و دلبستگی شدید شاعر به معشوق است. شاعر از دردها و رنجهای ناشی از این عشق پنهانی سخن میگوید و از معشوق میخواهد که بازگردد. او همچنین از پشیمانی و ویرانیهایی که این عشق به بار آورده است، شکایت میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم پیچیدهتر شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۸۳۴
ای هر سر مویت را رویی به پریشانی
صد روی خراشیده موی تو به پیشانی
در سینه نهان کردم سودای تو مه، لیکن
بس درد که برخیزد زین آتش پنهانی
آن دیگ نبایستی پختن به نیستانها
اکنون که برفت آتش، با دست پشیمانی
انکار مکن ما را گر بیسر و پا بینی
کین کار هم از اول سر داشت به ویرانی
ای یار پری پیکر، دیوانه شدیم از تو
باز آی، که صد نوبت کردیم پری خوانی
یک روز نمیآیی، تا در غم خود بینی
صد خانهٔ چون دوزخ، صد دیدهٔ چون خانی
جوری که تو، ای کافر، کردی و پسندیدی
گر بر تو کنم گویی: ای وای مسلمانی!
زینسان که سراسیمه گشت اوحدی از مهرت
او باز کجا دارد دست از تو به آسانی؟
در وصف تو دیوانی از شعر چو پر کرد او
پر بر تو کند دعوی از شرعی و دیوانی
صد روی خراشیده موی تو به پیشانی
در سینه نهان کردم سودای تو مه، لیکن
بس درد که برخیزد زین آتش پنهانی
آن دیگ نبایستی پختن به نیستانها
اکنون که برفت آتش، با دست پشیمانی
انکار مکن ما را گر بیسر و پا بینی
کین کار هم از اول سر داشت به ویرانی
ای یار پری پیکر، دیوانه شدیم از تو
باز آی، که صد نوبت کردیم پری خوانی
یک روز نمیآیی، تا در غم خود بینی
صد خانهٔ چون دوزخ، صد دیدهٔ چون خانی
جوری که تو، ای کافر، کردی و پسندیدی
گر بر تو کنم گویی: ای وای مسلمانی!
زینسان که سراسیمه گشت اوحدی از مهرت
او باز کجا دارد دست از تو به آسانی؟
در وصف تو دیوانی از شعر چو پر کرد او
پر بر تو کند دعوی از شرعی و دیوانی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.