۳۰۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۶۳

یک سخن زان لعل خاموشم بگوی
نکته‌ای شیرین‌تر از نوشم بگوی

بر دهانم نه لب و سری که هست
از زبان خویش در گوشم بگوی

امشبم چون دوش بودن آرزوست
از چه می‌داری شب دوشم؟ بگوی

هوش من در گفتن شیرین تست
تا نباید رفتن از هوشم بگوی

دیشبم پوشیده گفتی: سر بیار
این سخن بی‌یار سر پوشم بگوی

با دل مجنون من پیغام وصل
پیش از آن کز هجر برجوشم بگوی

اوحدی، با چشم مستش حال من
گر نکردستی فراموشم بگوی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.