هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خواجوی کرمانی، به موضوعاتی مانند عشق، فداکاری، وحدت وجود و مفاهیم عرفانی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های زیبا، مانند عشق ویس و رام، سلیمان و بلقیس، و جرجیس، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه می‌پردازد. همچنین، تأکید بر فنا در عشق و بقای الهی از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲

رام را گر برگ گل باشد نبیند ویس را
ور سلیمان ملک خواهد ننگرد بلقیس را

زندهٔ جاوید گردد کشته شمشیر عشق
زانکه از کشتن بقا حاصل شود جرجیس را

جان بده تا محرم خلوتگه جانان شوی
تا نمیرد کی به جنت ره دهند ادریس را

گرنه در هر جوهری از عشق بودی شمه‌ ای
کی کشش بودی به آهن سنگ مغناطیس را

همچو خورشید ار برآید ماه بی مهرم ببام
مهر بفزاید ز ماه طلعتش برجیس را

دامن محمل براندازی مه محمل نشین
یا بگو با ساربان تا بازدارد عیس را

چون به تلبیسم به دام آوردی اکنون چاره نیست
بگذر از تزویر و بگذار ای پسر تلبیس را

تا نپنداری که گویم لاله چون رخسار تست
کی به گل نسبت کند رامین جمال ویس را

خواجو ار در بزم خوبان از می یاقوت رنگ
کاس را خواهی که پر باشد تهی کن کیس را
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.