هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از زبان شاعری است که به توصیف عشق و دلدادگی خود به معشوق می‌پردازد. او از زیبایی‌های معشوق مانند موهای سیاه و پیچیده‌اش سخن می‌گوید و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند آتش، مار، و مهتاب بیان می‌کند. شاعر از جادوی معشوق و تأثیر عمیق او بر جان خود می‌نالد و در نهایت، اظهار می‌کند که عشق او به معشوق همیشه پایدار و وفادار بوده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های عمیق و مفاهیم شاعرانه نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۵

جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست
سنبلش در پیچ و ما را رشتهٔ جان تافتست

آن دو افعی سیاه مهره بازش از چه روی
همچو ثعبان برکف موسی عمران تافتست

جادوی مردم فریب او چو خوابم بسته است
زلف هندویش چرا نعلم بدانسان تافتست

گر نمی‌خواهد که ما را رشتهٔ جان بگسلد
آن طناب چنبری بهر چه چندان تافتست

مهر رخسار تو در جان من شوریده دل
همچون ماه چارده در کنج ویران تافتست

آن بنا گوش دل افروزست یا مه یا چراغ
کز شب زلف تو چون شمع شبستان تافتست

باده پیش آور که از عکس می و مهر رخت
در دلم گوئی که صد خورشید تابان تافتست

بنده تا دست طلب در دامن عشق تو زد
هرگزت روزی زغفلت سر ز فرمان تافتست ؟

همچو زلفت کار خواجو روز و شب آشفته بود
با تو گر یک روز روی از مهر و پیمان تافتست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.