هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات شاعر را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از زلف سیاه، لعل آبدار، و جمال معشوق سخن می‌گوید و از عشق و شوق خود می‌نالد. شعر پر از تشبیهات و استعاره‌های زیبا است که عشق و زیبایی را به تصویر می‌کشند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، درک عمیق تر آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و زیبایی‌شناسی شعر دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۹

از لعل آبدار تو نعلم برآتشست
زان رو دلم چو زلف سیاهت مشوشست

دیشب بخواب زلف خوشت را کشیده‌ام
زانم هنوز رشتهٔ جان در کشاکشست

هر لحظه دل به حلقهٔ زلفت کشد مرا
یا رب کمند زلف سیاهت چه دلکشست

چون لعل آبدار تو از روی دلبری
آبیست عارض تو که در عین آتشست

ساقی بده ز جام جم ارباب شوق را
آن می که در پیاله چو خون سیاوشست

گر بگذرد ز جوشن جانم عجب مدار
پیکان غمزهٔ تو که چون تیر آرشست

تا نقش بست روی ترا نقش بند صنع
در چشم من خیال جمالت منقشست

آن مشک سوده یا خط مشکین دلبرست
وان آفتاب یا رخ زیبای مهوشست

خواجو اگر چه روضهٔ خلدست بوستان
گلزار و بوستان برخ دوستان خوشست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.