هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و توصیفی است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، معشوقه‌ای مست و زیبا را توصیف می‌کند. او از ویژگی‌های ظاهری مانند چهره، خط، سرو، سنبل، زلف، و رفتارهای جذاب معشوقه سخن می‌گوید و تأثیر عمیق عشق و زیبایی او را بر خود بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و جذابیت‌های جسمانی ممکن است برای گروه سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۱

دیشب درآمد از درم آنماه چهره مست
مانند دستهٔ گل و گلدسته‌ئی بدست

خطش نبات و پستهٔ شکرشکن شکر
سروش بلند و سنبل پرتاب و پیچ مست

زلف سیاه سرکش هندوش داده عرض
در چین هزار کافر زنگی بت پرست

از دیده محو کرد مرا هر چه هست و نیست
سودای آن عقیق گهر پوش نیست هست

در بست راه عقل چو آن بت قبا گشود
بگشود کار حسن چو آن مه کمر ببست

در مشگ می‌فکند بفندق شکنج و تاب
وز نار و عشوه گوشهٔ بادام می‌شکست

پر کرد جامی از می گلگون و درکشید
وانگه ببست بند بغلطان و برنشست

گفتم زکوة لعل درافشان نمی‌دهی
یاقوت روح پرور شیرین بدر بخست

گفتم ز پیش تیر تو خواجو کجا جهد
گفتا ز نوک ناوک ما هیچکس نرست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.