هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، توصیفی شاعرانه از معشوق و زیباییهای اوست. شاعر با استفاده از تصاویر بدیع و استعارههای زیبا، عشق و شیفتگی خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او از چشمان، موها، لبخند و سایر ویژگیهای معشوق با زبانی پراحساس و عاشقانه یاد میکند و زیباییهای او را به عناصر طبیعی مانند گل، ماه و خورشید تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۵
دلم با مردم چشمت چنانست
که پنداری که خونشان در میانست
خطت سرنامهٔ عنوان حسنست
رخت گلدستهٔ بستان جانست
شبت مه پوش و ماهت شب نقابست
گلت خود روی و رویت گلستانست
گلستان رخت در دلستانی
بهشتی بر سر سرو روانست
چرا خورشید روز افروز رویت
نهان در چین شبگون سایبانست
کمان داران چشم دلکشت را
خدنک غمزه دایم در کمانست
بساز آخر زمانی با ضعیفان
که حسنت فتنه آخر زمانست
چرا خفتست چشم نیم مستت
ز مخموری تو گوئی ناتوانست
ز زلفت موبمو خواجو نشانداد
از آن انفاس او عنبر فشانست
که پنداری که خونشان در میانست
خطت سرنامهٔ عنوان حسنست
رخت گلدستهٔ بستان جانست
شبت مه پوش و ماهت شب نقابست
گلت خود روی و رویت گلستانست
گلستان رخت در دلستانی
بهشتی بر سر سرو روانست
چرا خورشید روز افروز رویت
نهان در چین شبگون سایبانست
کمان داران چشم دلکشت را
خدنک غمزه دایم در کمانست
بساز آخر زمانی با ضعیفان
که حسنت فتنه آخر زمانست
چرا خفتست چشم نیم مستت
ز مخموری تو گوئی ناتوانست
ز زلفت موبمو خواجو نشانداد
از آن انفاس او عنبر فشانست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.