هوش مصنوعی: این متن با استفاده از تمثیل‌های مختلف، هشدارهایی درباره دوستی‌های بی‌وفا، دلبستگی به دنیای فانی و اهمیت صبر و خرد ارائه می‌دهد. شاعر از بی‌ثباتی دنیا، دردهای بی‌دوا و تنهایی انسان سخن می‌گوید و در نهایت به رهایی از خود و رسیدن به آرامش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن برای درک و تحلیل نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین برخی از اشارات به دردهای روحی و تنهایی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۰

حذر کن ز یاری که یاریش نیست
بشودست از آنکو نگاریش نیست

چه ذوقش بود بلبل ار در چمن
گلی دارد و گلعذاریش نیست

خرد راستی را نهالی خوشست
ولیکن به جز صبر باریش نیست

مبر نام مستی که شرب مدام
بود کار آنکس که کاریش نیست

مده دل بدنیا که در باغ عمر
گلی کس نبیند که خاریش نیست

نیابی به جز بادهٔ نیستی
شرابی که رنج خماریش نیست

مرا رحمت آید بر آنکو چو من
غمی دارد و غمگساریش نیست

بدینسان که کافور او در خطت
عجب گر زعنبرغباریش نیست

به بازار او نقد قلبم درست
روانست لیکن عیاریش نیست

کجا اوفتم زین میان بر کنار
که بحر مودت کناریش نیست

اگر زانکه خواجو بری شد ز خویش
چه شد حسرت خویش باریش نیست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.