هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق حقیقی و تفاوت آن با بازی‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که عشق واقعی در نزد اهل دل، مجازی و سطحی نیست و با نواهای دلکش عاشقان قابل مقایسه نیست. همچنین، به اهمیت صداقت و سیرت نیکو اشاره شده و از زبان‌درازی و رفتارهای ظاهری بی‌محتوا انتقاد می‌شود. در پایان، شاعر از مخاطب می‌خواهد که به سوی عشق حقیقی حرکت کند و از بازی‌های بی‌ثمر دوری نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۹

گرچه کاری چو عشقبازی نیست
بگذر از وی که جای بازی نیست

بحقیقت بدان که قصه عشق
پیش صاحبدلان مجازی نیست

چون نواهای دلکش عشاق
هیچ دستان بدلنوازی نیست

ملک محمودی از کجا یابی
اگرت سیرت ایازی نیست

توسن طبع را عنان درکش
که روانی به تیز تازی نیست

شمع را زان زبان برند که او
عادتش جز زبان درازی نیست

بادهٔ صاف کو که صوفی را
جامه بی جام می نمازی نیست

دل دستانسرای مستانرا
پرده سوزی به پرده سازی نیست

خیز خواجو که نزد مشاقان
مهر ورزی به مهره بازی نیست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.