هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عشق و جدایی است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند سنبل، ابرو، مشک، بنفشه و... احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند بخت، مملکت و دین نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و واژگان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۳

بر مه از سنبل پر چین تو پر چین بگرفت
چه خطا رفت که ابروی کژت چین بگرفت

گرد مشکست که گرد گل رویت بدمید
یا بنفشه‌ست که پیرامن نسرین بگرفت

لشکر زنگ ز سرحد ختن بیرون تاخت
بختا برد خط و مملکت چین بگرفت

بسکه در دیدهٔ من کرد خیال تو نزول
راه بر مردمک چشم جهان بین بگرفت

جان شیرین بلب آورد بتلخی فرهاد
نه چو پرویز که کام از لب شیرین بگرفت

آخر ای صبح جگر سوختگان رخ بنمای
که مرا بیتو ملال از مه و پروین بگرفت

همچو خواجو سزد ار ترک دل و دین گیرم
که دلم در غم عشقت ز دل و دین بگرفت
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.