هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، بیانگر درد دوری از معشوق و ناتوانی دیگران در درک این درد است. شاعر از تنهایی و بی‌کسی می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها عاشقان می‌توانند عمق این احساس را درک کنند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند مستی عرفانی، بی‌وفایی، و حسرت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و حسرت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۴۳

حدیث جان به جز جانان نداند
که جز جانان کسی در جان نداند

مرا با درد خود بگذار و بگذر
که کس درد مرا درمان نداند

روا باشد که دور از حضرت شاه
بمیرد بنده و سلطان نداند

اگر بلبل برون آید ز بستان
ز سرمستی ره بستان نداند

ز رخ دور افکن آن زلف سیه را
که هندو قدر ترکستان نداند

بگردان ساغر و پیمانه در ده
که آن پیمان‌شکن پیمان نداند

می صافی بصوفی ده که هشیار
حدیث عشرت مستان نداند

دلا در راه حسرت منزلی هست
که هر کس ره نرفتست آن نداند

بگو خواجو به دانا قصهٔ عشق
که کافر معنی ایمان نداند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.