هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از روی زیبا، زلف معطر، چشم‌های مست و جذابیت‌های معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که این زیبایی‌ها را تنها در خواب یا درون شراب می‌توان دید. همچنین، او از عشق عمیق خود و شکست‌های عاطفی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از مفاهیم ادبی و نمادین دارد.

غزل شمارهٔ ۴۶۵

به مهر روی تو در آفتاب نتوان دید
ببوی زلف تودر مشک ناب نتوان دید

دو چشم مست تو دیشب بخواب می‌دیدم
ولی چه سود که آن جز بخواب نتوان دید

اگر چه آب رخت عین آتشست ولیک
فروغ آتش رویت در آب نتوان دید

چو ماه مهر فروزت به زیر سایهٔ شب
به هیچ روی مهی شب نقاب نتوان دید

رخ تو در شکن زلف پرشکن دیدم
اگر چه در شب تار آفتاب نتوان دید

خواص چشمهٔ نوشت که جوهر روحست
بیار باده که جز در شراب نتوان دید

دل شکستهٔ خواجو خراب گشت و وراست
که گنج عشق تو جز در خراب نتوان دید
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.