۳۴۳ بار خوانده شده
بستیم دل در آن سر زلف دراز باز
گشتیم صید آن صنم دلنواز باز
مرغی که بود بلبل بستانسرای شوق
همچون تذرو گشت گرفتار باز باز
با ما اساس عربده و کین نهاده است
آن چشم مست تیغ کش ترکتاز باز
فلفل فکنده است برآتش بنام ما
آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
اکنون که در کشاکش زلفت فتادهایم
ما و کمند عشق و شبان دراز باز
مجنون دلش بحلقهٔ زنجیر میکشد
دارد مگر بطره لیلی نیاز باز
با دوستان ز بهر چه در بستهئی زبان
باز آی و برگشای سر درج راز باز
با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
ما را بسوخت مطربهٔ پردهساز باز
خواجو دگر بدام غمت پای بند شد
محمود گشت فتنه روی ایاز باز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گشتیم صید آن صنم دلنواز باز
مرغی که بود بلبل بستانسرای شوق
همچون تذرو گشت گرفتار باز باز
با ما اساس عربده و کین نهاده است
آن چشم مست تیغ کش ترکتاز باز
فلفل فکنده است برآتش بنام ما
آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
اکنون که در کشاکش زلفت فتادهایم
ما و کمند عشق و شبان دراز باز
مجنون دلش بحلقهٔ زنجیر میکشد
دارد مگر بطره لیلی نیاز باز
با دوستان ز بهر چه در بستهئی زبان
باز آی و برگشای سر درج راز باز
با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
ما را بسوخت مطربهٔ پردهساز باز
خواجو دگر بدام غمت پای بند شد
محمود گشت فتنه روی ایاز باز
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.