هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و معنوی است که در آن شاعر از هویت واقعی خود فراتر رفته و به بیان اسرار و رموز عشق و معنویت می‌پردازد. او خود را نه آنچه که دیگران می‌بینند، بلکه موجودی فراتر و مرتبط با عالم معنا و غیب توصیف می‌کند. شاعر از دردها و رنج‌های خود می‌گوید، اما در عین حال، به توانایی‌های روحانی و ارتباطش با عالم بالا اشاره دارد. او از تناقضات زندگی خود سخن می‌گوید، مانند اینکه با وجود پیری، همچون کودکان رفتار می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به دانش قبلی یا تجربه زندگی بیشتری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۶۶۲

آید ز نی حدیثی هر دم بگوش جانم
کاخر بیا و بشنو دستان و داستانم

من آن نیم که دیدی و آوازه‌ام شنیدی
در من بچشم معنی بنگر که من نه آنم

گر گوش هوش داری بشنو که باز گویم
رمزی چنانکه دانی رازی چنانکه دانم

من بلبل فصیحم من همدم مسیحم
من پرده سوز انسم من پرده ساز جانم

من بادپای روحم من بادبان نوحم
من رازدار غیبم من راوی روانم

گاه ترانه گفتن عقلست دستیارم
در شرح عشق دادن روحست ترجمانم

عیسی روان فزاید چون من نفس برآرم
داود مست گردد چون من زبور خوانم

در گوش هوش پیچد آواز دلنوازم
وز پردهٔ دل آید دستان دلستانم

بی فکر ذکر گویم بی‌لهجه نغمه آرم
بی حرف صوت سازم بی‌لب حدیث رانم

پیوسته در خروشم زیرا که زخم دارم
همواره زار و زردم زانرو که ناتوانم

اکنون که صوفی آسا تجریدخرقه کردم
بنگر چو بت پرستان زنار برمیانم

ببریده‌اند پایم در ره زدن ولیکن
با این بریده پائی با باد همعنانم

معذورم ار بنالم زیرا که می‌زنندم
لیکن چه چاره سازم کز خویش در فغانم

وقتی که طفل بودم هم خرقه بود خضرم
اکنون که پیر گشتم همدست کودکانم

خواجو اگر ندانی اسرار این معانی
از شهر بی زبانان معلوم کن زبانم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.