هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و مستی سخن می‌گوید. شاعر با بیان‌های مختلف، از عشق به معشوق و مستی ناشی از آن صحبت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این عشق او را از هوش و خرد دور کرده است. او از وفاداری و تسلیم خود در برابر معشوق می‌گوید و تأکید می‌کند که این عشق ازلی و ابدی است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیمی مانند مستی و عشق ازلی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۸۳

باز هشیار برون رفته و مست آمده‌ایم
وز می لعل لبت باده پرست آمده‌ایم

تا ابد باز نیائیم بهوش از پی آنک
مست جام لبت از عهد الست آمده‌ایم

از درت بر نتوان خاست از آنروی که ما
بر سر کوی تو از بهرنشست آمده‌ایم

با غم عشق تو تا پنجه در انداخته‌ایم
چون سر زلف سیاهت بشکست آمده‌ایم

سر ما دار که سر در قدمت باخته‌ایم
دست ما گیر که در پای تو پست آمده‌ایم

بر سر کوی تو زینگونه که از دست شدیم
ظاهر آنستکه آسانت بدست آمده‌ایم

عیب سرمستی خواجو نتوان کرد چو ما
باز هشیار برون رفته و مست آمده‌ایم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.