هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به توصیف معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند موی میانش، دهانش، ابرویش و چشمانش سخن می‌گوید و عشق و فداکاری خود را بیان می‌کند. همچنین، از درد فراق و آرزوی دیدار مجدد می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸۱

ای هیچ در میان نه ز موی میان تو
نا دیده دیده هیچ بلطف دهان تو

گفتم که چون کمر کشمت تنگ در کنار
لیکن ضرورتست کنار از میان تو

هیچ از دهان تنگ تو نگرفته کام جان
جانرا فدای جان تو کردم بجان تو

هر لحظه ابروی تو کند بر دلم کمین
پیوسته چون کشد دل ریشم کمان تو

تا دیده‌ام که چشم تو بیمار خفته است
خوابم نمی‌برد ز غم ناتوان تو

باز آی ای همای همایون که مرغ دل
پر می‌زند در آرزوی آشیان تو

در صورت بدیع تو چندین معانیست
یا رب چه صورتی که ندانم بیان تو

ای باغبان ترا چه زیان گر بسوی ما
آید نسیمی از طرف بوستان تو

خواجو اگر چو تیغ نباشی زبان دراز
عالم شود مسخر تیغ زبان تو
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.