هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه به توصیف زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند نرگس مخمور، زلف چلیپا، و لعل لب برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و احساساتی مانند سودا، عشق، و بی‌قراری را بیان می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند وفاداری و شکیبایی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۹۱۸

چون پیکر مطبوعت در معنی زیبائی
صورت نتوان بستن نقشی بدلارائی

با نرگس مخمورت بیمست ز بیماری
با زلف چلیپایت ترسست ز ترسائی

مجنون سر زلفت لیلی بدلاویزی
فرهاد لب لعلت شیرین به شکر خائی

چون سرو سهی می‌کرد از قد تو آزادی
می‌داد بصد دستش بالای تو بالائی

آنرا که بود در سر سودای سر زلفت
گردد چو سر زلفت سرگشته و سودائی

گفتم که بدانائی از قید تو بگریزم
لیکن بشد از دستم سرشتهٔ دانائی

زان مردمک چشمم بی اشک نیارامد
کارام نمی‌باشد در مردم دریائی

در مذهب مشتاقان ننگست نکونامی
در دین وفاداران کفرست شکیبائی

از لعل روان بخشت خواجو چو سخن راند
ظاهر شود از نطقش اعجاز مسیحائی
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.