هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از زیباییهای طبیعت و معشوق سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گل، بلبل، سرو و زلف معشوق، احساسات خود را بیان میکند و از عشق و جذابیتهای آن میسراید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال بهطور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و تشبیههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.
غزل شمارهٔ ۹۲۳
برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی
زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کوئی
در باغ بتم باید کز پرده برون آید
ور نی به چه کار آید گل بی رخ گلروئی
آن موی میان کز مو بر موی کمر بندد
موئی و میان او فرقی نکند موئی
دل باز به جان آید کز وی خبری یابد
بلبل بفغان آید کز گل شنود بوئی
آن سرو خرامانم هر لحظه به چشم آید
انصاف چه خوش باشد سروی بلب جوئی
گر دست رسد خواجو برخیز چو سرمستان
با زلف چو چوگانش امروز بزن گوئی
زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کوئی
در باغ بتم باید کز پرده برون آید
ور نی به چه کار آید گل بی رخ گلروئی
آن موی میان کز مو بر موی کمر بندد
موئی و میان او فرقی نکند موئی
دل باز به جان آید کز وی خبری یابد
بلبل بفغان آید کز گل شنود بوئی
آن سرو خرامانم هر لحظه به چشم آید
انصاف چه خوش باشد سروی بلب جوئی
گر دست رسد خواجو برخیز چو سرمستان
با زلف چو چوگانش امروز بزن گوئی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.