هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از وضعیت نابسامان خود میگوید که از مسجد و خانقاه دور افتاده و در میکدهها گرفتار شده است. او از دست دادن دل و دین، تنهایی، و بیکسی خود را توصیف میکند و از این که هیچ کس برای همدردی یا کمک به او نیامده، شکایت دارد. با این حال، در پایان، با امیدواری از تغییر حال خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق مانند تنهایی، ناامیدی و امیدواری است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، اشاره به مکانهایی مانند میکده ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۹
دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات
فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات
از خانقاه رفته، در میکده نشسته
صد سجده کرده هر دم در پیش عزی ولات
در باخته دل و دین، مفلس بمانده مسکین
افتاده خوار و غمگین در گوشهٔ خرابات
نی همدمی که با او یک دم دمی برآرد
نی محرمی که یابد با وی دمی مراعات
نی هیچ گبری او را دستی گرفت روزی
نی کرده پایمردی با او دمی مدارات
دردش ندید درمان، زخمش نجست مرهم
در ساخته به ناکام با درد بیمداوات
خوش بود روزگاری بر بوی وصل یاری
هم خوشدلیش رفته، هم روزگار، هیهات!
با این همه، عراقی، امیدوار میباش
باشد که به شود حال، گردنده است حالات
فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات
از خانقاه رفته، در میکده نشسته
صد سجده کرده هر دم در پیش عزی ولات
در باخته دل و دین، مفلس بمانده مسکین
افتاده خوار و غمگین در گوشهٔ خرابات
نی همدمی که با او یک دم دمی برآرد
نی محرمی که یابد با وی دمی مراعات
نی هیچ گبری او را دستی گرفت روزی
نی کرده پایمردی با او دمی مدارات
دردش ندید درمان، زخمش نجست مرهم
در ساخته به ناکام با درد بیمداوات
خوش بود روزگاری بر بوی وصل یاری
هم خوشدلیش رفته، هم روزگار، هیهات!
با این همه، عراقی، امیدوار میباش
باشد که به شود حال، گردنده است حالات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.