هوش مصنوعی: این متن به ناپایداری و سختی‌های زندگی اشاره دارد و بیان می‌کند که در این دنیای پر از غم، خوشدلی و آرامش واقعی وجود ندارد. شاعر از بی‌وفایی زمانه، نبود همراهی صمیمانه، و فقدان شادی در زندگی انسان‌ها شکایت می‌کند و توصیه می‌کند که با دردها سازگار شویم، زیرا درمانی برای آن‌ها نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، لحن غمگین و نگاه انتقادی به زندگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶

راحت سر مردمی ندارد
دولت دل همدمی ندارد

ز احسان زمانه دیده بردوز
کو دیدهٔ مردمی ندارد

از خوان فلک نواله کم پیچ
کو گردهٔ گندمی ندارد

با درد بساز، از آنکه درمان
با جان تو محرمی ندارد

در تار حیات دل چه بندی؟
چون پود تو محکمی ندارد

دردا! که درین سرای پر غم
کس دولت بی‌غمی ندارد

دارد همه چیز آدمی زاد
افسوس که خرمی ندارد

گر خوشدلیی درین جهان هست
باری دل آدمی ندارد

بنمای به من دلی فراهم
کو محنت درهمی ندارد

کم خور غم این جهان، عراقی،
زیرا که غمش کمی ندارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.