هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان عاشقی بیان میشود که با وجود رنجها و دوریها، همچنان به معشوق خود وفادار است. او از لطف و مهربانی معشوق سخن میگوید و آرزو میکند که مورد توجه او قرار گیرد. شعر پر از تصاویر زیبا و احساسات عمیق است که نشاندهندهی عشق و اشتیاق شدید است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.
غزل شمارهٔ ۹۰
غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد
خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد
به لطف، کار دل مستمند خسته بساز
که خستگان را لطف تو در کارساز آمد
چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟
که با خیال رخت دم به دم به راز آمد
چه کردهام که ز درگاه وصل جان افزا
نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟
بر آستان درت صدهزار دل دیدم
مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟
غبار خاک درت بر سر کسی که نشست
ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد
به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم
غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد
به روی خرم تو شادمان نشد افسوس!
دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد
خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد
به لطف، کار دل مستمند خسته بساز
که خستگان را لطف تو در کارساز آمد
چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟
که با خیال رخت دم به دم به راز آمد
چه کردهام که ز درگاه وصل جان افزا
نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟
بر آستان درت صدهزار دل دیدم
مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟
غبار خاک درت بر سر کسی که نشست
ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد
به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم
غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد
به روی خرم تو شادمان نشد افسوس!
دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.