هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق به معشوق، درد هجران، وصف وصال و تسلیم در برابر اراده معشوق سخن میگوید. او از نالههای زار، رازگویی با بیدلان، و سپردن جان به کف وصل یاد میکند و در نهایت، عشق را به عنوان پردهبردار حقیقت معرفی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند تسلیم در عشق و درد هجران نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۹۹
خیز، تا قصد کوی یار کنیم
گذری بر در نگار کنیم
روی در خاک کوی او مالیم
وز غمش نالههای زار کنیم
به زبانی، که بیدلان گویند
رمزکی چند آشکار کنیم
هجر او را، که جان ما خون کرد
به کف وصل در سپار کنیم
حاش لله کزو کنیم گله!
گله از بخت و روزگار کنیم
ما، اگر بر مراد او سازیم
ترک تدبیر و اختیار کنیم
زود پا در بساط وصل نهیم
دست با دوست در کنار کنیم
چون لب یار شکرافشان شد
ما به شکرانه جان نثار کنیم
عشق رویش چو پرده برگیرد
گر نمیریم پس چه کار کنیم
از عراقی چو رو بگردانیم
روی در روی غمگسار کنیم
گذری بر در نگار کنیم
روی در خاک کوی او مالیم
وز غمش نالههای زار کنیم
به زبانی، که بیدلان گویند
رمزکی چند آشکار کنیم
هجر او را، که جان ما خون کرد
به کف وصل در سپار کنیم
حاش لله کزو کنیم گله!
گله از بخت و روزگار کنیم
ما، اگر بر مراد او سازیم
ترک تدبیر و اختیار کنیم
زود پا در بساط وصل نهیم
دست با دوست در کنار کنیم
چون لب یار شکرافشان شد
ما به شکرانه جان نثار کنیم
عشق رویش چو پرده برگیرد
گر نمیریم پس چه کار کنیم
از عراقی چو رو بگردانیم
روی در روی غمگسار کنیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.