هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به سادگی و قناعت سخن می‌گوید. او خود را مانند مجنون بیابان‌گرد می‌داند که از جاده‌های زندگی رنج می‌برد. با وجود دردها و رنج‌های درونی، به قناعت و صبر روی آورده و مانند طفلی در مهد خاک آرام گرفته است. تشنگی معنوی او با نوشیدن باده‌های دنیوی بیشتر می‌شود و در نهایت، بی‌خودی و تسلیم، او را از اراده‌های شخصی رها کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲

دل ز هر نقش گشته ساده مرا
دو جهان از نظر فتاده مرا

تا چو مجنون شدم بیابان گرد
می‌گزد همچو مار، جاده مرا

صبر در مهد خاک چون طفلان
دست بر روی هم نهاده مرا

چون گهر قانعم به قطرهٔ خویش
نیست اندیشهٔ زیاده مرا

صد گره در دلم فتد چو صدف
یک گره گر شود گشاده مرا

تختهٔ مشق نقشها کرده است
همچو آیینه، لوح ساده مرا

هر قدر بیش باده می‌نوشم
می‌شود تشنگی زیاده مرا

بیخودی همچو چشم قربانی
کرده آسوده از اراده مرا

مانع سیر و دور شد صائب
صافی آب ایستاده مرا
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.