هوش مصنوعی: این شعر بهار را به عنوان مرهمی برای دل‌های خسته توصیف می‌کند و از عناصر طبیعت مانند گل، شکوفه، باد، ابر و برق برای بیان احساسات و تحولات استفاده می‌کند. شاعر از نمادهایی مانند لاله‌های خونین و غنچه‌های در حال شکفتن برای نشان دادن زندگی، رنج و امید بهره می‌برد. در پایان، شاعر مخاطب را به هوشیاری دعوت می‌کند و اشاره می‌کند که باد بهار در آستانه‌ی تحولی بزرگ است.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم نمادین و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عمیق احساسی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۴

باد بهار مرهم دلهای خسته است
گل مومیایی پر و بال شکسته است

شاخ از شکوفه پنبه سرانجام می‌کند
از بهر داغ لاله که در خون نشسته است

وقت است اگر ز پوست بر آیند غنچه‌ها
شیر شکوفه زهر هوا را شکسته است

زنجیریی است ابر که فریاد می‌کند
دیوانه‌ای است برق که از بند جسته است

پایی که کوهسار به دامن شکسته بود
از جوش لاله بر سر آتش نشسته است

افسانهٔ نسیم به خوابش نمی‌کند
از نالهٔ که بوی گل از خواب جسته است؟

صائب بهوش باش که داروی بیهشی
باد بهار در گره غنچه بسته است
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.