هوش مصنوعی: این متن به بیان وضعیت نابسامان جامعه و از بین رفتن ارزش‌های اخلاقی مانند مهربانی، رحم، انصاف و مروت می‌پردازد. شاعر از نبود شرم و حیا، گسترش بی‌شرمی و از دست رفتن نظم و انتظام در جامعه گلایه می‌کند. همچنین، به ناامیدی و یأس مردم از بهبود شرایط اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین انتقادی و اجتماعی پیچیده‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی کافی از مسائل جامعه دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و یأس ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶

مهربانی از میان خلق دامن چیده است
از تکلف، آشنایی برطرف گردیده است

وسعت از دست و دل مردم به منزل رفته است
جامه‌ها پاکیزه و دل‌ها به خون غلتیده است

رحم و انصاف و مروت از جهان برخاسته است
روی دل از قبلهٔ مهر و وفا گردیده است

پردهٔ شرم و حیا، بال و پر عنقا شده است
صبر از دلها چو کوه قاف دامن چیده است

نیست غیر از دست خالی پرده‌پوشی سرو را
خار چندین جامهٔ رنگین ز گل پوشیده است

گوهر و خرمهره در یک سلک جولان می‌کنند
تار و پود انتظام از یکدیگر پاشیده است

هر تهیدستی ز بی شرمی درین بازارگاه
در برابر ماه کنعان را دکانی چیده است

تر نگردد از زر قلبی که در کارش کنند
یوسف بی‌طالع ما گرگ باران‌دیده است

در دل ما آرزوی دولت بیدار نیست
چشم ما بسیار ازین خواب پریشان دیده است

برزمین آن کس که دامان می‌کشید از روی ناز
عمرها شد زیر دامان زمین خوابیده است

گر جهان زیر و زبر گردد، نمی‌جنبد ز جا
هر که صائب پا به دامان رضا پیچیده است
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.