هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیان‌گر ناپایداری زندگی و بی‌ثباتی دنیاست. شاعر به بی‌معنایی زندگی کوتاه و رنج‌های آن اشاره می‌کند و از نبود مهربانی در زمانه شکایت دارد. همچنین، او از پیری و از دست دادن جوانی با حسرت یاد می‌کند و به دنبال معنایی عمیق‌تر در زندگی است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم فلسفی و انتقادی درباره زندگی و پیری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج نیاز به درک بالاتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۴۳

مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست
که زندگانی ده روزه زندگانی نیست

به چشم هر که سیه شد جهان ز رنج خمار
شراب تلخ کم از آب زندگانی نیست

ز شرم موی سفیدست هوشیاری من
وگرنه نشاهٔ مستی کم از جوانی نیست

جدا بود شکر و شیر، همچو روغن و آب
درین زمانه که آثار مهربانی نیست

ز صبح صادق پیری چه فیض خواهم برد؟
مرا که بهره به جز غفلت از جوانی نیست

برون میار سر از زیر بال خود صائب
که تنگنای فلک جای پرفشانی نیست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.