هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل، بوی گل، و سایه، به بیان احساسات عاشقانه و اندوه ناشی از دوری معشوق میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آبرو، مروت، و رازهای عشق سخن میگوید و تأکید میکند که زیبایی و عشق گاهی گذرا و غیرقابل دسترس هستند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۹۶
رفتی و در رکاب تو رفت آبروی گل
چون سایه در قفای تو افتاد بوی گل
ناز دم مسیح گران است بر دلم
این خار را نگر که گرفته است خوی گل
آبی نزد بر آتش بلبل درین بهار
خالی است از گلاب مروت سبوی گل
از گلشنی که دست تهی میرود نسیم
پر کردهام چو غنچه گریبان ز بوی گل
شرم رمیده را نتوان رام حسن کرد
رنگ پریده باز نیاید به روی گل
کردم نهفته در دل صد پاره راز عشق
غافل که بیش میشود از برگ، بوی گل
صائب تلاش قرب نکویان نمیکنم
چشم ترست حاصل شبنم ز روی گل
چون سایه در قفای تو افتاد بوی گل
ناز دم مسیح گران است بر دلم
این خار را نگر که گرفته است خوی گل
آبی نزد بر آتش بلبل درین بهار
خالی است از گلاب مروت سبوی گل
از گلشنی که دست تهی میرود نسیم
پر کردهام چو غنچه گریبان ز بوی گل
شرم رمیده را نتوان رام حسن کرد
رنگ پریده باز نیاید به روی گل
کردم نهفته در دل صد پاره راز عشق
غافل که بیش میشود از برگ، بوی گل
صائب تلاش قرب نکویان نمیکنم
چشم ترست حاصل شبنم ز روی گل
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.