هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردهای روحی شاعر است که از رنج‌های زندگی و ناکامی‌ها سخن می‌گوید. شاعر از تلخی‌های روزگار، تنهایی و ناتوانی در رسیدن به آرزوهایش می‌نالد و از تأثیر وجود خود بر جهان پیرامونش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و احساساتی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فلسفی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۹

زمین به لرزه درآید ز دل تپیدن من
شود سپهر زمین‌گیر از آرمیدن من

هزار مرحله را چون جرس دل شبها
توان برید به آواز دل تپیدن من

مرا چو آبله بگذار تا شوم پامال
نمی‌رسد چو به کس فیضی از رسیدن من

فغان که زیر فلک نیست آنقدر میدان
که داد وحشت خاطر دهد رمیدن من

هزار فتنهٔ خوابیده چون شراب کهن
نهفته است در آغوش آرمیدن من

درین ریاض، چو چشم آن ضعیف پروازم
که برگ کاه شود مانع پریدن من

مرا چون صبح به دست دعا نگه دارید
که روشن است جهان از نفس کشیدن من

حیات من به تماشای گلعذاران است
ز راه چشم چو شبنم بود چریدن من

عیار آن لب شیرین و ساعد سیمین
توان گرفتن از دست و لب گزیدن من

ز بس که تلخی دوران کشیده‌ام صائب
دهان مار شود تلخ از گزیدن من!
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.