هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های خنده‌ی معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل، غنچه و شبنم، خنده‌ی معشوق را بی‌نظیر و جادویی توصیف می‌کند و از تأثیرات آن بر روح و روان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و تصاویر شاعرانه‌ای است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده، درک آن را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۱۶۱

ز گل فزود مرا خارخار خندهٔ تو
که نیست خندهٔ گل در شمار خندهٔ تو

مرا ز سیر گلستان نصیب خمیازه است
که نشکند قدح گل، خمار خندهٔ تو

شده است گل عبث از برگ سر بسر ناخن
گره گشایی دلهاست کار خندهٔ تو

گشود لب به شکر خنده غنچهٔ تصویر
نشد که گل کند از لب، بهار خندهٔ تو

در آی از درم ای صبح آرزومندان
که سوخت شمع من از انتظار خندهٔ تو

دهان غنچه به لب مهر دارد از شبنم
ز بس خجل شده در روزگار خندهٔ تو
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.