هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و ستمهای معشوق است. شاعر از بیوفایی و انکار معشوق شکایت دارد و با تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه با عمق احساسی بالا است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۸۰
دایم ستیزه با دل افگار میکنی
با لشکر شکسته چه پیکار میکنی؟
ای وای اگر به گریه خونین برون دهم
خونی که در دلم تو ستمکار میکنی
شرمنده نیستی که به این دستگاه حسن
دل میبری ز مردم و انکار میکنی؟
یوسف به خانه روی ز بازار میکند
هر گه ز خانه روی به بازار میکنی
چشم بدت مباد، که با چشم نیمخواب
بر خلق ناز دولت بیدار میکنی
یک روز اگر کند ز تو آیینه رو نهان
رحمی به حال تشنهٔ دیدار میکنی
رنگ شکسته را به زبان احتیاج نیست
صائب عبث چه درد خود اظهار میکنی؟
با لشکر شکسته چه پیکار میکنی؟
ای وای اگر به گریه خونین برون دهم
خونی که در دلم تو ستمکار میکنی
شرمنده نیستی که به این دستگاه حسن
دل میبری ز مردم و انکار میکنی؟
یوسف به خانه روی ز بازار میکند
هر گه ز خانه روی به بازار میکنی
چشم بدت مباد، که با چشم نیمخواب
بر خلق ناز دولت بیدار میکنی
یک روز اگر کند ز تو آیینه رو نهان
رحمی به حال تشنهٔ دیدار میکنی
رنگ شکسته را به زبان احتیاج نیست
صائب عبث چه درد خود اظهار میکنی؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.