هوش مصنوعی: این شعر از هاتف اصفهانی بیانگر اندوه و حسرت شاعر از فراق یار و گذر عمر در انتظار دیدار اوست. شاعر از بیوفایی روزگار و از دست دادن فرصتهای زندگی شکایت دارد و در نهایت به گذرا بودن عمر و ناامیدی از وصال یار اشاره میکند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، حسرت و تأمل در گذر عمر است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۹

رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس
گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس

گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ
نصیب غیر شد آخر وصال یار افسوس

گریست عمری آخر ز بیوفائی چرخ
ندید روی تو را چشم اشکبار افسوس

خزان چو بگذرد از پی بهار می‌آید
خزان عمر ندارد ز پی بهار افسوس

به خاک هاتف مسکین گذشت و گفت آن شوخ
ازین جفاکش ناکام صد هزار افسوس
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.