هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جستجوی بی‌فرجام خود می‌گوید. او شهر به شهر و خانه به خانه به دنبال معشوق گشته اما او را نیافته است. عشق، تقوای عمرش را بر باد داده و جدایی، دلش را چنان تنگ کرده که سینه‌اش را می‌شکافد. با وجود رنجش، هرگز از معشوق روی برنتافته است. با این حال، تلاش‌هایش برای وصال به نتیجه نرسیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۷

شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم

آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه تقویی که من در همه عمر بافتم

بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینهٔ خود شکافتم

از تف آتش غمم صدره اگر چه تافتی
آینه‌سان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم

یک ره از او نشد مرا کار دل حزین روا
هاتف اگرچه عمرها در ره او شتافتم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.