هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق ناکام و رنجهایش میگوید. او خود را به بلبل و قمری تشبیه میکند که از بیداد و نامهربانیها رنج برده و ناامیدانه از معشوق و زادگاهش (اصفهان) دور شده است. با وجود وفاداری و مهر، جفای دیگران او را مجبور به ترک کرده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، ناامیدی و رنج عاطفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۵۹
مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم
چو بلبل زین چمن با ناله و آه و فغان رفتم
نبستم دل به مهر دیگران اما ز کوی تو
ز بس نامهربانی دیدم ای نامهربان رفتم
منم آن بلبل مهجور کز بیداد گلچینان
به دل صد خار خار عشق گل از گلستان رفتم
منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
به امیدی جوانی صرف عشقت کردم و آخر
به پیری ناامید از کویت ای زیبا جوان رفتم
ندیدم زان گل بیخار جز مهر و وفا اما
ز باغ از جور گلچین و جفای باغبان رفتم
سخن کوته ز جور آسمان هاتف به ناکامی
ز یاران وطن دل کندم و از اصفهان رفتم
چو بلبل زین چمن با ناله و آه و فغان رفتم
نبستم دل به مهر دیگران اما ز کوی تو
ز بس نامهربانی دیدم ای نامهربان رفتم
منم آن بلبل مهجور کز بیداد گلچینان
به دل صد خار خار عشق گل از گلستان رفتم
منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
به امیدی جوانی صرف عشقت کردم و آخر
به پیری ناامید از کویت ای زیبا جوان رفتم
ندیدم زان گل بیخار جز مهر و وفا اما
ز باغ از جور گلچین و جفای باغبان رفتم
سخن کوته ز جور آسمان هاتف به ناکامی
ز یاران وطن دل کندم و از اصفهان رفتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.