هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به موضوعاتی مانند عرفان، عشق، زهد و ریاکاری میپردازد. شاعر در برابر واعظان و زاهدان ریاکار میایستد و عشق و مینوشی را برتر از زهد بیعمل میداند. او معتقد است که حتی پس از مرگ، ذرات وجودش به دنبال معشوق خواهد گشت و زاهد را به دلیل طعنه زدن به عاشقان سرزنش میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقاد از زهد ریاکارانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مینوشی نیاز به توضیح و تفسیر دارد.
غزل شمارهٔ ۸۲
شستم ز میدر پای خم، دامن ز هر آلودگی
دامن نشوید کس چرا، زابی بدین پالودگی
میگفت واعظ با کسان، دارد می و شاهد زیان
از هیچ کس نشنیدهام حرفی بدین بیهودگی
روزی که تن فرسایدم در خاک و جان آسایدم
هر ذرهٔ خاکم تو را جوید پس از فرسودگی
ای زاهد آسوده جان تا چند طعن عاشقان
آزار جان ما مکن شکرانهٔ آسودگی
من شیخ دامن پاک را آگاهم از حال درون
هاتف تو از وی بهتری با صدهزار آلودگی
دامن نشوید کس چرا، زابی بدین پالودگی
میگفت واعظ با کسان، دارد می و شاهد زیان
از هیچ کس نشنیدهام حرفی بدین بیهودگی
روزی که تن فرسایدم در خاک و جان آسایدم
هر ذرهٔ خاکم تو را جوید پس از فرسودگی
ای زاهد آسوده جان تا چند طعن عاشقان
آزار جان ما مکن شکرانهٔ آسودگی
من شیخ دامن پاک را آگاهم از حال درون
هاتف تو از وی بهتری با صدهزار آلودگی
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.