هوش مصنوعی:
این متن درباره رنجهای عشق و وابستگی به دیگران صحبت میکند. شاعر از درد دلهایی میگوید که در راه عشق و دلبستگی به دیگری متحمل شده است. او از ناامیدی در درمان دردهای عاطفی و ارزش نهادن به عشق حقیقی سخن میگوید و در پایان، پندی اخلاقی درباره پرهیز از آزار دیگران ارائه میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۸۷
من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی
کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم
وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب
چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی
آخر کار فروشند به هیچش این است
سود آن کس که به جان است خریدار کسی
هاتف این پند ز من بشنو و تا بتوانی
بکش آزار کسان و مکن آزار کسی
کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم
وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب
چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی
آخر کار فروشند به هیچش این است
سود آن کس که به جان است خریدار کسی
هاتف این پند ز من بشنو و تا بتوانی
بکش آزار کسان و مکن آزار کسی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.