هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد و رنج خود می‌گوید و از شرایط سخت زندگی شکایت می‌کند. او از آلودگی‌های دنیا و آتش غم که مدفنش را روشن می‌کند، سخن می‌گوید و از ماه سعادت می‌خواهد تا به او پناه دهد. همچنین، او از بدگویان می‌ترسد و نمی‌خواهد خرمن زندگی‌اش را به آتش بکشند. در نهایت، خود را مانند نی می‌داند که از ناله خالی نیست و شیوه شیونش را دوست دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و مرگ ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۲

چو افکنده ببیند در خون تنم را
کنید آفرین ترک صید افکنم را

نیاید گر از دیده سیلی دمادم
که شوید ز آلودگی دامنم را

ور از خاک آتش علم برنیاید
که هر شام روشن کند مدفنم را

به فانوس تن گر رسد گرمی دل
بسوزد بر اندام پیراهنم را

زغم چون گریزم که پیوسته دارد
چو پیراهن این فتنه پیرامنم را

مشرف کن ای ماه اوج سعادت
ز مسکین نوازی شبی مسکنم را

ز دمهای بدگو مشو گرم قتلم
به هر بادی آتش مزن خرمنم را

نیم محتشم خالی از ناله چون نی
که خوش دارد او شیوهٔ شیونم را
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.