هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان عشق و ارادت بی‌پایان شاعر به معشوق و خدا می‌پردازد. شاعر از هجران و رنج‌های عشق می‌گوید اما تاکید می‌کند که هیچ‌چیز نمی‌تواند رشته ارادت او را بگسلد. او از معبد و عبادت سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که یک شب نیاز در این معبد، برابر با هزار سال عبادت است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۲

یگانه‌ای در دل می‌زند به دست ارادت
که جای موکب حسنش ز طرف ماست زیادت

اگر کشاکش زور قضا بود ز دو جانب
میانهٔ من و او نگسلد کمند ارادت

در این ولایت پرشور و فتد خانهٔ کنعان
چه‌ها که مادر ایام کرد در دو ولایت

شکسته رنگی رنج خمار هجر زحد شد
ز گوشه‌ای بدرآ سرخوش ای سهیل سعادت

فتاده حوصلهٔ مرغ روح تنگ خدا را
بده به خسته پیکان خود نوید عیادت

به معبدیست رخ محتشم که می‌کند آنجا
نیاز یک شبه کار هزار ساله عبادت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.