هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از درد هجران، اضطراب، و ناامیدی‌های زندگی سخن می‌گوید. او از روزگار ناسازگار و نیرنگ‌های زمانه شکایت دارد و به عشق ناکام و تأثیر آن بر روح و جان خود اشاره می‌کند. همچنین، از تأثیر بوی معشوق و مستی ناشی از آن یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن به بلوغ عاطفی و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۳

چو هجر راه من تشنه در سراب انداخت
سکون سفینه به گرداب اضطراب انداخت

فلک ز بد مددیها تمام یاران را
چو دست بست گلیم مرا در آب انداخت

زمانه دست من اول به حیله بست آن گه
ز چهره شاهد مقصود را نقاب انداخت

به جنبشی که نمود از نسیم کاکل او
هزار رشتهٔ جان را به پیچ و تاب انداخت

گرفت محتشم از ساقی غمش جامی
که بوی او من میخواره را خراب انداخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.