هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و هجران میگوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند شمع، پروانه، گلافشان و دیوانه، احساسات خود را بیان میکند. او از دل ویران و عشق مجنونوار خود سخن میگوید و به گنج طرب و بزم عشق اشاره میکند. در پایان، از افسانه غم و خواب اجل مینالد و آرزو میکند که دلدارش مونس او باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و غمانگیز است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعارات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۹۷
امشب ای شمع طرب دوست که همخانهٔ توست
هجر بال و پرما بسته که پروانهٔ توست
من گلافشان کاشانه خویشم بسرشک
که بخار مژهٔ جاروب کش خانهٔ توست
من خود از عشق تو مجنون کهن سلسلهام
که ز نو شهر بهم برزده دیوانهٔ توست
دل ویران من ای گنج طرب رفته به باد
دل آباد که ویران شده ویرانهٔ توست
من ز بزمت شده از بادیه پیمایانم
باده پیما که در آن بزم به پیمانهٔ توست
مکن ز افسانه غم رفته به خواب اجلم
تا ز سر خواب که بیرون کن افسانهٔ توست
محتشم حیف که شد مونس غیر آن دلدار
که انیس دل و جان من و جانانهٔ توست
هجر بال و پرما بسته که پروانهٔ توست
من گلافشان کاشانه خویشم بسرشک
که بخار مژهٔ جاروب کش خانهٔ توست
من خود از عشق تو مجنون کهن سلسلهام
که ز نو شهر بهم برزده دیوانهٔ توست
دل ویران من ای گنج طرب رفته به باد
دل آباد که ویران شده ویرانهٔ توست
من ز بزمت شده از بادیه پیمایانم
باده پیما که در آن بزم به پیمانهٔ توست
مکن ز افسانه غم رفته به خواب اجلم
تا ز سر خواب که بیرون کن افسانهٔ توست
محتشم حیف که شد مونس غیر آن دلدار
که انیس دل و جان من و جانانهٔ توست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.