هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی است که از درد فراق و نبود معشوق شکایت دارد. او با وجود التفات یار، از رشک اغیار و زخم‌های عشق می‌نالد و از معشوق می‌خواهد که صبرش را درک کند. شاعر همچنین به زیبایی و فراوانی عشق و حسن اشاره می‌کند و بیان می‌کند که اهل عشق از سخنان عاشقانه بی‌بهره نیستند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رشک، زخم عشق، و اضطراب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۹۸

گرچه بیش از حد امکان التفات یار هست
رشک هم چندان که ممکن نیست با اغیار هست

زخم نوک خار رابا خود ده‌ای بلبل قرار
کاندرین بستان گل بی‌خار را هم خار هست

اضطرابم دار معذور ای پری کانجا که تو
در ظهوری جنبش اندر صورت دیوار هست

صبرم آن مقدار میفرما که می‌خواهد دلت
گر زمان حسن میدانی که آن مقدار هست

چند بر ما عرض عشق عاشقان خود کنی
عشق اگر کم نیست ای گل حسن هم بسیار هست

گوش اهل عشق از نظم غزل بی‌بهره نیست
تا زبان محتشم را قوت گفتار هست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.