هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد فراق و عشق بی‌پایان شاعر به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند مگس، سلسله‌ی زلف، تیر و سنج، گل داغ، و اشک، عمق عشق و فراق خود را به تصویر می‌کشد. او از معشوق می‌پرسد که چه کسی است که این‌همه شور و شوق و درد را در او ایجاد کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، و احساسات شدید بیان‌شده در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۶

رفته مهر از شکرت در شکرستان تو کیست
ما زدوریم مگس ران مگس خوان تو کیست

من ز سودای تو دیوانهٔ صحرا گردم
بندی سلسلهٔ زلف پریشان تو کیست

نغمهٔ سنج تیرت منم از یک سر تیر
سینه آماج کن ناوک پران تو کیست

من خود از زخم غمت می‌شکفانم گل داغ
به سر شک آبده خنجر مژگان تو کیست

دامن آلاست ز اشک من مجنون درو دشت
اشک پالای خود از گوشهٔ دامان تو کیست

محتشم را نده بزمت شده از نادانی
همدم انجمن آرای سخندان تو کیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.